لیدرهای اغتشاشات، قبادلوها را به کشتن دادند
۰۴/۱۱/۱۴۰۲این زن ثروتمند به منافقین کمک مالی میکند
۰۴/۱۱/۱۴۰۲گفتوگوی یعقوب حیدری با رادیو انقلاب/ چه کسی حسنعلی منصور را ترور کرد؟
یکم بهمنماه مصادف است با ترور «حسنعلی منصور»، سی و ششمین نخستوزیر رژیم پهلوی که روز یکم بهمن ۱۳۴۳ مقابل مجلس شورای ملی توسط محمد بخارایی، از اعضای موتلفه اسلامی و از نزدیکان «نواب صفوی» ترور شد. به همین مناسبت، «رادیو انقلاب» در برنامه مرز پرگهر، گفتوگویی با یعقوب حیدری، نویسنده و دانشآموخته علوم سیاسی انجام داده که در ادامه میخوانید.
یعقوب حیدری در گفتوگو با رادیو انقلاب ابتدا به اهمیت پرداختن به تاریخ و فهم موضوعات تاریخی اشاره کرد وگفت: مثالی هست که میگوید «گذشته، چراغ راه آینده است.» لذا مطالعه تاریخ و فهم آن هم برای سیاستگذاران اهمیت دارد، هم برای سیاستپژوهان و محققان و هم برای عامه مردم اهمیت ویژهای دارد.
وی افزود: دانش تاریخی بخصوص برای سیاستگذاران اهمیت ویژهتری دارد. چون سیاستگذار میخواهد استراژی تعریف کند و تدوین استراتژی بدون دانش تاریخی خالی از اشتباه نخواهد بود. بنابر این بسیار مفید است که در این بازه زمانی مهم به بازنشر تاریخ میپردازید به این امید برای همه ما درسآموزش باشد.
نویسنده کتاب روحانیت و جمهوری گفت: امروز یکم بهمن ماه است. این ماه برای همه ما، ماهی درسآموز و در تاریخ معاصر ایران، ماهی پر حادثه است. در این ماه، حکومتی که خودش را ژاندارم منطقه میبیند به ناگاه در مقابل مردمی انقلابی تسلیم میشود و فرو میپاشد.
حیدری افزود: منصور سی و ششمین نخستوزیر رژیم پهلوی بود و دوره نخستوزیری او که طی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳ بود برایش آخر و عاقبت خوشی نداشت. چرا که یکم بهمن ۱۳۴۳ در مقابل مجلس شورای ملی توسط محمد بخارایی از نزدیکان سید مجتبی نواب صفوی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پنج روز بعد در بیمارستان پارس درگذشت. البته پزشکی قانونی همان مقطع علت مرگ منصور را ناشی از اصابت گلوله ندانست و بر این عقیده بود که او پس از شلیک از ناحیه سر زمین خورده و نهایتا خطای پزشکی هنگام جراجی باعث مرگ نخستوزیر شده است. به هر حال.
یعقوب حیدری سپس شرایط زمانه رسیدن حسنعلی منصور به نخستوزیری را تشریح کرد و گفت: ایران در دهه ۳۰ اقتصاد جالبی نداشت. تقریبا در میانه دهه ۳۰ منصور با ارئه ایدهها و طرحهایی برای نجات وضعیت اقتصادی ایران در راس شورایعالی اقتصاد قرار گرفت. همین ستاد جرقه آغاز محفلی با عنوان «کانون مترقی ایران» شد. این کانون متشکل بود از گروهی جوانان تحصیلکرده که پشت سد رجال قدیمی در مناصب دولتی قرار داشتند.
حیدری افزود: این جوانها بیشتر ضدکمونیست بودند و برخلاف جریان اصلی روشنفکری، طرفدار سلطنت بودند. آنها اعتقاد داشتند که باید با تغییر ساختار و سیستم، خودشان درون دولت قرار بگیرند و با دست گرفتن ارکان اجرایی دولت و اجرای سیاستهای اصلاحی، وضعیت کنونی را به نفع خود و جریانی که در آن قرار دارند، اصلاح کنند.
این کارشناس علوم سیاسی با اشاره به این موضوع که منصور و گروهش در میانه دولتهای مستعجل و عمدتاً ناکارآمد دهه ۳۰ حضور داشتند و خود را طرفدار تغییر نشان میدادند افزود: وقتی کندی رییس جمهوری آمریکا شد و به کاخ سفید آمد، گزارشهایی توسط سازمان سیا منتشر شد مبنی بر اینکه باید در ایران تغییراتی ایجاد شود. لذا از سوی آمریکاییها فشار برای اصلاحات در ایران بیشتر شد و بر رونق کار دوستان حسنعلی منصور افزود. البته دولت امینی مأمور به این کار شده بود، منتها سیاستهای امینی شکست خورد. شکست کابینه امینی عملاً عرصه برای حضور تیم کانون مترقی مهیا کرد و کم کم در دولت اسدالله علم، برخی از اعضای کانون مترقی ایران به وزارت رسیدند.
حیدری افزود: حضور کانون مترقی در ارکانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بهصورتی درآمد که در انتخابات سال ۱۳۴۲ مجلس شورای ملی، عملاً بیشترین کرسیهای مجلس توسط اعضای کانون مترقی که به حزب ایران نوین تبدیل شده بود تصاحب شد. همین اتفاقات سبب شد که حسنعلی منصور در ۴۰ سالگی نخستوزیر شود.
او گفت: یکی از اقدامات منصور، طرح «مصونیت مستشاران آمریکایی» یا همان کاپیتولاسیون بود. طرحی که قرار بود موجب ارتقای منصور شود نهایتا موجب مرگ او شد. وقتی خبر تصویب این لایحه منتشر شد واکنشهای بسیاری را در پی داشت. مهمترین واکنش، سخنرانی حضرت امام خمینی (ره) در چهارم آبان ۱۳۴۳ علیه کاپیتولاسیون بود. دقیقا بعد از این سخنرانی بود که دولت منصور حضرت امام (ره) را به ترکیه تبعید کرد. بعد از تبعید امام خمینی به ترکیه سختگیریهای زیادی نسبت به مبارزان انقلابی انجام شد لذا برخی اعضای هیئتهای موتلفه اسلامی به این نتیجه رسیدند که نخستوزیر را ترور کنند. مؤتلفه برای ترور منصور تلاش بسیاری کردند تا از امام خمینی فتوا بگیرند که بعد از اصرار فراوان موفق به این کار نشدند تا آنکه از آیتالله میلانی این فتوا را اخذ کردند.
یعقوب حیدری با اشاره به سخنرانی های بیمحابای بنیانگذار انقلاب اسلامی علیه کاپیتولاسیون گفت: امام خمینی(ره) جملات مشهوری دارد که حتما برای شما و شنوندگان آشناست و جالب است بدانید که این جملات را علیه تصویب لایه کاپیتولاسیون ایراد کردند: امام(ره) در سخنرانی تاریخیشوان گفتند: «آقا، من اعلام خطر می کنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر می کنم! ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر می کنم! ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر می کنم! ای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر می کنم! ای فضلا، ای طلاب، ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر می کنم! خطردار است.
حیدری در مصاحبه با رادیو انقلاب گفت: در آن مقطع، خطر تصویب کاپیتولاسیون از منظر امام خمینی آنقدر بالا بود که ایشان سکوت درباره تصویب لایحه کاپیتولاسیون رو گناه کبیره میدانست و از روحانیون و ملت خواسته بود در این باره سکوت نکنند.
این دانشآموخته علوم سیاسی افزود: بعد از انجام موفقیتآمیز ترور حسنعلی منصور، عوامل آن دستگیر و دادگاهی شدند. در این دادگاه ۴ نفر یعنی محمدبخارایی، مرتضی نیکنژاد، محمدصادق امانی و رضا صفارهرندی به اعدام محکوم شدند. این ۴ نفر در سحرگاه ۲۶ خرداد ۱۳۴۴ در میدان تیر پادگان حشمتیه تیرباران و به شهادت رسیدند و برخی دیگر از جمله شهید حاج مهدی عراقی و حبیبالله عسگراولادی به حبس طویلالمدت محکوم شدند.
گفتنی است؛ مهدی عراقی، عضو گروه فدائیان اسلام و از بنیانگذاران حزب موتلفه اسلامی بود. او اولین مسئول زندان قصر در دوره جمهوری اسلامی بود و در سال ۱۳۵۸ توسط گروه فرقان به شهادت رسید.