اژهای: باید در تعاملاتمان با بخش خصوصی بازنگری کنیم / اعتقاد من آن است که تعاملات بخشهای ذیربط کشور در شرایط فعلی با بخش خصوصی، مطلوب نیست
۲۲/۰۹/۱۴۰۳برگزاری «جمعههای خشم» در بوشهر، زنجان و خراسانجنوبی
۲۲/۰۹/۱۴۰۳شرح حدیث امام صادق (ع)؛ کمترین درجۀ شناخت امام چیست؟
تنها مؤمنان آزمایش شده بر اعتقاد به امامت امام زمان ثابت قدم میمانند.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر پایگاه اطلاع رسانی اخبار فارسی به نقل از خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی در مورد وقایع آخرالزمان و ثبات قدم در راه امامت و ولایت میگوید: از جابر بن عبدالله نقل شده که رسول خدا فرمودند: اولی الأمر جانشینان من و امامان مسلمین هستند. نخستین آنها علی و آخرین آنها مهدی است. او غیبتی خواهد داشت که بر اعتقاد به امامتش ثابت نمیمانند، مگر کسانیکه خداوند قلب آنها را برای ایمان آزمایش کرده باشد.
منتظران حقیقی خود را آمادۀ ظهور میکنند
جندل بن جنادۀ یهودی به رسول خدا گفت: من را از اوصیاء بعد از خودت آگاه کن تا به ایشان تمسک کنم. حضرت فرمود: اوصیاء من دوازده نفر هستند. جندل گفت: ما هم در تورات ایشان را اینگونه یافتهایم. آنها را برای من نام ببر. فرمود: اولین آنها پدر همۀ امامان علی است. سپس حضرت تا آخرین امام را نام برد و فرمود: آخرین آنها مهدى است که غائب خواهد شد. خوشا به حال صابران در دوران غیبت او. این افراد همان کسانى هستند که خداوند آنها را در کتاب خود توصیف کرده: قرآن مایۀ هدایت است براى پرهیزگاران. کسانىکه به غیب ایمان دارند. سپس فرمود: ایشان حزب خدا هستند. آگاه باشید که تنها حزب خدا رستگار هستند.
پس بحث از اوصیاء پیامبر در کتاب انبیاء پیشین از جمله تورات مطرح بوده است.
ما در مباحث محرم و صفر سال گذشته گفتیم که ولایت امیرالمؤمنین در بین تمام انبیاء مطرح و شرط نبوت آنها بوده است. فلذا یکی از رسالتهای تمام انبیاء ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین به امتهای خودشان بوده است. سؤال جندل به این معنا است که او بر اساس تورات از نام این جانشینان آگاه بوده است.
پیامبر میفرماید: خوشا به حال صابران در دوران غیبت. یعنی منتظران حقیقی عوض آنکه بگویند حضرت چه زمانی تشریف میآورد خودشان را آمادۀ ظهور حضرت میکنند. این انتظار یک بحث کنشگری است. یعنی باید برای ظهور حضرت تلاش کرد. کسانی که ایمان به غیب دارند، یعنی کسانی که به حضرت مهدی ایمان دارند. فقط اینها متقی محسوب شده و رستگار هستند.
شناخت وصفی، دومین گام در کسب معرفت امام
این نوع از شناخت،بیان خصائص و مقامات این ذوات مقدسه است. معرفت اسمی پاسخی برای مدعیان دروغین امامت، و ثمرۀ معرفت وصفی برای در امان ماندن از شبهات است.
بیماریهای قلب عامل اصلی در عدم پذیرش حق
ما مأمور به بیان حق هستیم و نسبت به پذیرش حق توسط دیگران هیچ مسئولیتی نداریم. کما اینکه پیامبر هم همین وظیفه را داشتند. عدم پذیرش حق هم به وجود برخی از موانع در درون افراد ارتباط دارد. به طور کلی حق بهواسطۀ قلب پذیرفته میشود.
قرآن در مورد آنهایی که از پذیرش حق خودداری میکنند میفرماید: در قلبهای آنها بیماری وجود دارد. بیماریهای قلب ۲۲ مورد است. کسانیکه از این بیماریها نجات پیدا کردهاند استعداد پذیرش حق را دارند. باید شناخت شما به حدی برسد که بتوانید در مقابل شبهات ایستادگی کنید. تنها راه نجات هم سوار شدن در کشتی نجات اهل بیت است.
مراتب شناخت وصفی نسبت به وجود مقدس اهل بیت
معرفت وصفی در دو سطح محقق میشود: سطح اول برای مرتبۀ عالی عموم است و سطح دوم برای مرتبۀ دانی عموم. من و شما در یکی از این دو سطح قرار داریم. یا در کف هستیم یا در اوج.
اما یک شناختی هم برای اهل بیت وجود دارد که وصفی نیست بلکه شناخت حقیقی است. این نوع از شناخت جز برای انبیاء و اوصیاء حاصل نمیشود. پیامبر به امیرالمؤمنین فرمود: من را نشناخت به جز خدا و تو؛ و تو را نشناخت مگر خدا و من.
پایینترین حد معرفت امام
امام صادق فرمود: کمترین درجۀ شناخت امام این است که او برابر با پیامبر است مگر در درجۀ نبوت و وارث او است. و اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا است. و اینکه در هر امری باید تسلیم او بود و به او ارجاع داد و گفتۀ او را اخذ کرد. این، ادنی مرتبۀ معرفت است. یعنی اگر غیر از این باشد دیگر به آن معرفت اطلاق نمیشود!
امام دارای تمام مقامات پیامبر است
یعنی اگر پیامبر علم و عصمت دارد حضرت امیر هم علم و عصمت دارد. شاهد، آیۀ مباهله است که در حق حضرت فرمود: انفسنا. حضرت امیر خود پیامبر است، به استثناء مسألۀ نبوت.
تمام علوم و فضائل پیامبران نزد ائمۀ است
امیرالمؤمنین فرمودند: آن علمى را که حضرت آدم از آسمان به زمین فرود آورد و تمام آنچه که پیامبران به آن فضیلت داده شدهاند نزد من و نزد عترت حضرت خاتم است. یعنی اگر حضرت عیسی مرده را زنده میکند حضرت امیر هم قادر به زنده کردن مرده است. مقام نبوت یا تأسیس شریعت به دست ائمه قرار داده نشده؛ اما تحفیظ و تبیین شریعت و تعیین مصادیق بر عهدۀ ائمه است. ما باید به این معرفت برسیم که بهواسطۀ امام زمان است که دین خدا زنده نگه داشته شده است.