به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار فارسی به نقل از خبرگزاری ایسنا، امروز یکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ به اهم مناسبتها و حوادث تاریخیِ این روز میپردازیم.
امضای متمم قانون اساسی مشروطه در سال ۱۲۸۶
با امضای فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه قاجار در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵، دستور تشکیل مجلس شورای ملی نیز صادر شد. چند ماه بعد متن قانون اساسی مشروطه نیز در قالب «نظامنامه سیاسی» و مشتمل بر ۵۱ اصل تنظیم و در تاریخ ۸ دی ۱۲۸۵ به امضای وی رسید.
چهار روز بعد یعنی در تاریخ ۱۲ دی ۱۲۸۵ مظفرالدین شاه درگذشت و کار اصلاح قانون مذکور به دوره حکومت فرزندش محمدعلی میرزا که آن زمان ولیعهد بود، محول شد.
قانون اساسی مشروطه به دلیل مبتنی نبودن بر خواست واقعی مردم، تدوین عجولانه، بدون تدبیر و بدون صرف وقت کافی و بیتوجه به حقوق مردم در اداره امور کشور ناقص و مملو از اشکالات متعدد داشت. قانون مذکور شباهت زیادی به آییننامه و نحوه اداره اولین دوره مجلس شورای ملی داشت تا یک قانون جامع.
در آغاز سلطنت محمدعلی میرزا، کمیسیونی برای تهیه متمم قانون اساسی در اولین دوره مجلس شورای ملی تشکیل شد که مرکب از ۵ نفر بود. کمیته مذکور متشکل از مشیرالملک، موتمنالملک پسران صدراعظم وقت محمدعلی شاه، برادران پیرنیا و مویدالسلطنه قانون اولیه را اصلاح کردندم.
متن متمم بر گرفته از قانون اساسی بلژیک و فرانسه تهیه شد که البته قابل قبولِ همه نمایندگان مجلس نبود. آیتالله شیخ فضلالله نوری از جمله مخالفان متمم قانون اساسی مشروطه بود. با پافشاری و اصرار او اصلی به این قانون افزوده شد که ۵ نفر از علمای طراز اول در هر عصر میتوانستند قوانین مصوب را با شرع مقدس اسلام تطبیق دهند و قوانین مغایر با شرع را رد کنند.
متمم قانون اساسی در ۱۰۷ اصل برای امضا تقدیم شاه شد. محمدعلی شاه، ابتدا در امضای این قانون وقتکشی میکرد اما با درخواستهای مکرر مردم از نمایندگان و تلگرافهای علمای نجف مبنی بر امضای متمم، سرانجام شاه ناگزیر شد که آن را در ۱۵ مهر ۱۲۸۶ امضا کند.
او در صفحه آخر متمم قانون اساسی مشروطه به دستخط و امضای خودش نوشت: «بسمه تبارک و تعالی؛ متمم نظامنامه اساسی ملاحظه شد، تماماً صحیح است و شخص همایون ما انشاءاللّه حافظ و ناظر کلیه آن خواهیم بود. اعقاب و اولاد ما هم انشاءاللّه مقوی این اصول و اساس مقدس خواهند بود. ۲۹ شعبان قویئیل ۱۳۲۵ در قصر سلطنتی طهران.»
تعیین رنگ پرچم ایران در سال ۱۲۸۶
دِرَفْشْ، بیرَق، عَلَم، لَواء یا رایت به معنی پرچم از دیرباز مورد استفاده بوده و از آن به عنوان علامت معین شاه، حکمران، فرمانده نیرو و لشکریان استفاده میشده است.
اندازه و رنگ بیرقها از دوران کهن تفاوتهای متعددی داشته ولی گزینش رنگهای سه گانه سبز، سفید و قرمز را مربوط به دوران ناصرالدین شاه قاجار دانستهاند.
این سه رنگ در دوره انقلاب مشروطه در قالب پرچم رسمی ایران تثبیت شد و از آن در ساختمانهای دولتی و یادمانهای سلطنتی، قلعهها و بنادر و هر آن چه به دولت و سلطنت مربوط بود استفاده شد.
با نهایی شدن متمم قانون اساسی مشروطه، رنگ پرچم ایران مشخص شد که بر اساس اصل ۵ متمم این قانون، رنگ سبز در پرچم ایران به عنوان نشانه دین اسلام و مذهب شیعه و نیز خرمی کشور و صفای روح و باطن.
رنگ سفید نشان صلحخواهی، دوستی و آرامش طلبی ملت ایران و قرمز نشان مشروطیت ایران و آمادگی ملت برای دفاع از استقلال و آزادی به قیمت ریخته شدن خون فرزندان خود، به کار رفت.
ابعاد و شکل دقیق این پرچم در سال ۱۳۳۶ دوباره دستخوش اصلاح شد و تا انقلاب اسلامی ایران بدون تغییر با همان شیر و خورشید و گاهی تاج پهلوی، باقی ماند.
پس از انقلاب اسلامی نیز نشانِ پرچم جایش را به واژه «الله» داد که همانند لالهای سرخ از خونِ شهیدان انقلاب سر برآورده و چهار قسمت آن شبیه هلال و جزء قائم میانی، یادآور شمشیر به نشانه قدرت و ایستادگی ملت مسلمان ایران است و مجموعا کلمه توحید «لااله الاالله را تشکیل میدهد.
همچنین عبارت «الله اکبر» ۲۲ بار در حاشیه پایین نوارِ سبز و حاشیه بالای نوار قرمز که نشانه و نماد ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران است، تکرار شده است.
کنارهگیری رضاخان سردارسپه از وزارت جنگ در سال ۱۳۰۱
در واپسین سالهای سلطنت سلسله قاجاریه، رضاخان به عنوان وزیر جنگ، خود را بالاترین مقام نظامی کشور میدانست و مخالفت احدی را بر نمیتافت. او مدتها در صدد ادغام نظمیه در قزاقخانه بود ولی با مخالفت دولتهای وقت مواجه میشد.
در چنین ایامی درگیریهایی در چند منطقه تهران روی داد که موجب مرگ چند تن شد. نمایندگان مجلس که به اقدامات رضاخان سردارسپه بدگمان بودند او را عامل پنهانی این توطئه میدانستند به همین دلیل برخی نمایندگان مجلس در نطقهایشان در مجلس به سردارسپه تاختند.
این موضوع به او گران آمد. به همین علت برای قدرتنمایی به مخالفان نقشه کشید و در ۱۵ مهر ۱۳۰۱ در سخنرانی مفصلی، کنارهگیریش از مقام وزارت را اعلام کرد.
او در اجتماع صاحبمنصبان اقدامات قشون در ایجاد امنیت را مورد تقدیر قرار داد و گفت: «چون مجلس و مطبوعات برای کارهایم ارزش قائل نیستند از مقام وزارت جنگی استعفا میدهم.»
به محض استعفا، آشوبها و شورشهایی در تهران و شهرستانها به دستور رضاخان و تفهیم این مسئله به مردم و رهبرانشان که هیچ کس جز رضا خان صلاحیت فرماندهی قشون را ندارد، ترتیب داده شد.
او به قشون دستور داده بود اعلام کنند که نظام فقط با فرماندهی رضاخان اداره میشود و هر مخالفتی با سردارسپه مخالفت با تمام تشکیلات نظامی تلقی شده که باید از طریق خشونت سرکوب شود.
به دنبال آن چند واحد نظامی قشون ارتش در مقابل ساختمان مجلس شورای ملی در میدان بهادستان و چند منطقه مهم شهر تهران مانور و رژه نظامی دادند و خواستار بازگشت رضاخان به وزارت جنگ شدند.
این حادثه که ماهیت حقیقی رضاخان و نیات خطرناک او را بر سیاستمداران روشن کرد، سرانجام با بازگشت دوباره به وزارت جنگ و در نهایت اخذ فرمان ریاست کابینه در سوم آبان ۱۳۰۲ منجر شد.
ایده ایران برای تامین امنیت منطقه در جریان جنگ تحمیلی ۱۳۶۵
طولانی شدن جنگ و گسترش دامنه پیروزیهای نظامی ایران به ویژه پس از فتح فاو در بهمن ۱۳۶۴، آمریکا و همپیمانانش را بر این داشت تا با طرح شایعاتی، پیروزی رزمندگان اسلام در جبهههای جنوب و جنوب غرب ایران را تحتالشعاع قرار دهند.
دستگاههای شایعهپراکنی غرب درست به جوسازی گستردهای علیه ایران زدند. آنان ایران را منشاء گسترش دامنه جغرافیایی جنگ، تلاش برای اشغال کشورهای همسایه، دخالت در امور داخلی کشورها و کمک به گروههای مخالف دولت مرکزی متهم کردند.
دولت وقت جمهوری اسلامی ایران در واکنش به جوسازیها از سازمان ملل متحد خواست تا طرح قرارداد امنیتی ایران را منتشر کنند.
بر اساس این طرح که در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۵ طی یادداشت محرمانهای به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد تحویل شد، ایران برای همکاری با دبیرکل در جهت انعقاد یک قرارداد امنیتی منطقهای با کشورهای خلیج فارس بر مبنای اصول استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور دیگران و … اعلام آمادگی کرد.
این طرح که ۱۵ مهر ۱۳۶۵ منتشر شد، از تلاشهای ایران برای جلوگیری از حمله به هر کشور دیگر یاد شد و سیاست اعلام شده جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اجتناب از گسترش جنگ و تأمین صلح برای منطقه، مورد تأکید قرار گرفت.
در این طرح همچنین از اقدامات و ابتکارات دبیرکل وقت سازمان ملل برای ابقای صلح باثبات در منطقه بر پایه رعایت احترام به استقلال و تمامیت ارضی و عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها استقبال شد.
تجدد انتخابات هیات رییسه مجلس سنا و شورای ملی در سال ۱۳۵۱
انتخابات هیات رییسه بیست و سومین دوره مجالس شورای ملی و ششمین دوره مجلس سنا تجدید شد. جعفر شریفامامی به ریاست مجلس سنا و مهندس عبدالله ریاضی به ریاست مجلس شورای ملی انتخاب شدند.
همچنین سید محمد سجادی و عباس مسعودی نایب رییس سنا و دکتر حسین خطیبی و دکتر جواد سعید نایب رئیس مجلس شورای ملی شدند
در این روز اتفاقات دیگری هم افتاده است از جمله:
برگزیده شدن مرتضی قلی خان صنیعالدوله داماد مظفرالدین شاه به ریاست اولین دوره مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۵
نایب رییسی میرزا حسن خان وثوقالدوله و نایب رییس دومی حاج محمدحسین امینالضرب در سال ۱۲۸۵
عزیمت قوای بختیاری تحت فرمان امیر مفخم و سردار ظفر از اصفهان به سمت کاشان برای دستگیری نایب حسین کاشی در سال ۱۲۸۹
انتشار روزنامه شفق به مدیریت میرزا صادق خان رضازاده در تبریز در سال ۱۲۸۹
انجام انتخابات هیات رئیس ششمین دوره مجلس شورای ملی و انتخاب مؤتمنالملک به ریاست و سید محمد تدین نایب رئیس اول و سیدالمحققین دیبا نایب رئیس دوم در سال ۱۳۰۴
انتصاب حسین علاء به وزیر مختاری ایران در فرانسه در سال ۱۳۰۶
تشکیل جلسه نظام وظیفه عمومی برای احضار ششمین دوره نظام وظیفه در تکیه دولت در سال ۱۳۱۰
عضویت ایران در شورای امنیت سازمان ملل در سال ۱۳۳۳
آغاز پخش برنامههای تلویزیونی در استان خراسان در سال ۱۳۵۰
آغاز اعتصاب سراسری فرهنگیان و معلمان در اعتراض به رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷
انتخابات هفتمین دوره مجلس سنا با انتخاب دکتر محمد سجادی به ریاست و عماد تربتی و امان الله اردلان به عنوان نواب رییس در سال ۱۳۵۷ برگزار شد.
بومدین رهبر الجزایر ضمن در سال ۱۳۵۷ با ارسال پیام برای امام خمینی از ایشان دعوت کرد تا به عنوان وطن دوم به الجزایر سفر کرده و در این کشور اقامت کند
برکنار شدن ارتشبد نعمتالله نصیری سفیرکبیر ایران در پاکستان و انتقال به تهران و دستگیری و زندانی شدن وی در سال ۱۳۵۷
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی
اعلان جنگ امپراتوری عثمانی به روسیه تزاری در سال ۱۷۶۸
کاترین کبیر ملکه روسیه تزاری در ادامه کشورگشاییهایش ارتش روسیه را به لهستان اعزام کرد. امپراتوری عثمانی از این انتقال احساس خطر کرد و ۵ اکتبر ۱۷۶۸ به این کشور اعلام جنگ کرد.
جنگهای متعددی بین دو امپراتوری روسیه و عثمانی در قرن ۱۸ درگرفت اما جنگ بر سر تصاحب «لهستان» مهمترین این جنگها بود.
در این جنگ، به علت ضعف داخلی امپراتوری عثمانی و توانمندی قوای روس، نظامیان عثمانی در زمین و دریا شکستهای بزرگی دیدند.
در سال ۱۷۷۴ پیمان متارکه جنگ بین روسیه و عثمانی امضاء شد که بر این اساس ناحیه کریمه در شمال دریای سیاه مستقل و پس از مدتی به روسیه ملحق شد. همچنین به دنبال تحولات ناشی از جنگ دراز مدت روسیه و عثمانی «لهستان» نیز بین سه کشور اتریش، پروس و روسیه تقسیم شد.
آغاز جنگ چهارم اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳
پس از مرگ جمال عبدالناصر و روی کار آمدن انور سادات به ریاست جمهوری مصر، زمینه یک رشته تحولات مهم سیاسی در خاورمیانه و جهان عرب به وجود آمد.
سادات در آغاز حکومت به تدارک نظامی وسیعی برای جبران شکست جنگ سال ۱۹۶۷ از اسرائیل برآمد. او در ۶ اکتبر ۱۹۷۳ حمله غافلگیرانهای به مواضع رژیم اشغالگر قدس در صحرای سینا ترتیب داد و جنگ چهارم اعراب و اسرائیل آغاز شد.
با آغاز چهارمین جنگ اعراب و اسرائیل، ارتش مصر در عملیاتی غافلگیرانه بر ضد نیروهای رژیم صهیونیستی به آن سوی کانال سوئز حمله کرد و بعد از شکستن خط دفاعی و مستحکم «بارلو» به پیشروی در صحرای سینا ادامه داد. با پیوستن نیروهای نظامی سوریه به مصر در این جنگ، ارتش اسرائیل دچار تلفات و خسارات گستردهای شد در شرایطی که ارتشهای عرب با به دست آوردن پیروزیهای پیدرپی در جبهههای شمال و جنوب غربی به سرعت در حال پیشروی بودند.
اما با کمکهای سریع ایالات متحده آمریکا به رژیم صهیونیستی، ارتش این رژیم به تسلیحات پیشرفتهتر دست یافت و توانست بر اعراب غلبه کند.
در روز ۱۴ اکتبر، به دنبال بمباران سنگین مواضع سوریه در ارتفاعات جولان، نیروهای اسرائیلی تمامی مواضعی را که در هفته اول جنگ از دست داده بود، باز پس گرفت و در پایان دومین هفته جنگ، تا ۶۰ کیلومتری دمشق پیش رفت. همچنین پیشروی نیروهای صهیونیستی تا ۱۰۰ کیلومتری قاهره انجام شد.
در این مرحله بود که با مذاکرات محرمانه بین آمریکا و شوروی و تحت فشار بینالمللی، صهیونیستها به نیروهای خود فرمان توقف دادند تا اینکه در روز ۲۴ اکتبر ۱۹۷۳ فرمان آتشبس، تحت نظارت سازمان ملل به اجرا درآمد.
چهارمین جنگ اعراب و اسرائیل که به دلیل تقارن با ماه مبارک رمضان آن سال، موسوم به جنگ رمضان نیز بود. این جنگ در نهایت به مذاکرات مستقیم بین مصر و اسرائیل و سفر سادات به بیتالمقدس و انعقاد قرارداد خائنانه کمپ دیوید برای به رسمیت شناختن اسرائیل منتهی شد.
اعدام انقلابی محمد انور سادات در سال ۱۹۸۱
محمد انور السادات رییسجمهور وقت مصر در ۲۵ دسامبر سال ۱۹۱۸ به دنیا آمد. او هنگام تحصیل در دانشکده افسری با جمال عبدالناصر آشنا شد و در سال ۱۹۵۲ به نهضت افسران آزاد پیوست و پس از پیروزی کودتای ضد سلطنتی سال ۱۹۵۲ وزیر کشور شد.
او از آن پس بارها مناصب مهم کشوری از جمله ریاست مجلس ملی مصر، دبیر کلی حزب اتحادیه ملی مصر و معاونت رئیس جمهوری را به عهده گرفت. با درگذشت جمال عبدالناصر، انور سادات در ۱۶ اکتبر ۱۹۷۰ به عنوان رییسجمهور مصر انتخاب شد.
سادات پس از رسیدن به قدرت، در ۶ اکتبر ۱۹۷۳ با یک حمله غافلگیر کننده به مواضع رژیم صهیونیستی در شرق کانال سوئز، درصدد باز پس گرفتن صحرای سینا و جبران شکست جنگ ۶ روزه در سال ۱۹۶۷ برآمد. در مراحل اولیه این جنگ، موفقیت با مصریها بود ولی با سرازیر شدن سیل کمک از آمریکا به اسرائیل و حمله متقابل نیروهای صهیونیستی، این جنگ نیز با شکست و عقبنشینی مصریان خاتمه یافت.
انعقاد پیمان کمپ دیوید در ۲۶ مارس ۱۹۷۹ بین مصر و رژیم صهیونیستی خشم کشورهای اسلامی را برانگیخت. سادات در سال ۱۹۸۰ خود را رئیسجمهور مادامالعمر مصر کرد و در سال ۱۹۸۱ کمکهای شایان تسلیحاتی و نیروی انسانی برای کمک به عراق در جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران ارسال کرد.
او با تن دادن به استراتژی آمریکا و اعمال سیاستهای درهای باز در کشورش، باعث گسیل سرمایهداران و مستشاران آمریکایی به مصر شد. همچنین پس از انعقاد قرارداد کمپ دیوید، به صهیونیستها اجازه تأسیس سفارتخانه در قاهره داد.
ادامه اعمال ننگین سادات باعث شد تا بسیاری از کشورهای اسلامی با مصر قطع رابطه کنند و حتی عضویت مصر را از اتحادیه عرب لغو کنند.
ادامه اعتراضات باعث شد گروه اسلامی «الجهاد» طرح اعدام انقلابی سادات را عملی کند و در روز ۶ اکتبر ۱۹۸۱ هنگامی که انور سادات در جریان مراسم سان و رژه به مناسبت سالگرد جنگ ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل مشغول تماشای پرواز هواپیماهای میراژ فرانسوی بود، سروان خالد شوقی اسلامبولی و دوستانش که برای قتل سادات هم قسم شده بودند، پس از پیاده شدن از زرهپوشها و خودروهای نظامی، به سرعت با شلیک مسلسل و پرتاب نارنجک به طرف جایگاه سادات او را به قتل رساندند.
در جریان این عملیات ۷ نفر از نزدیکان و اطرافیان سادات در جا کشته شدند و انور سادات نیز ساعتی بعد در بیمارستانی که محمدرضا پهلوی سالها بعد در آخرین روزهای حیاتش در آن بستری شد، در ۶۳ سالگی درگذشت.
روز ملی مصر
کشور مصر از حدود ۸۰۰۰ سال قبل مسکونی و از ۶۵۰۰ سال پیش دارای حکومت مرکزی بود. این کشور ۲۰ سال بعد از ظهور اسلام در شبهجزیره عربستان توسط مسلمانان فتح شد.
فاطمیان در سال ۹۶۹ میلادی این کشور را تصرف کردند و به تدریج به مرکز خلفای فاطمی تبدیل کردند. سلسله فاطمیان در سال ۱۱۷۲ میلادی به دست ایوبیان سرنگون شد. عثمانیها در اوایل قرن ۱۶ بر مصر مسلط شدند. در سال ۱۸۰۵ میلادی پس از اشغال چند ماهه مصر به ناپلئون، قوای عثمانی و انگلیس این کشور را از اشغال خارج کردند و محمدعلی پاشا را بر این کشور منصوب کردند. اوی و جانشیننانش تحت عنوان «خدیو» حکومت مستقل مصر را در اختیار گرفتند اما بیکفایتی آنان در اواخر قرن ۱۹ باعث نفوذ انگلیس در مصر شد تا این که دولت انگلیس در پی شورش مردم در بندر اسکندریه، نیرو پیاده کرد.
در اوایل جنگ جهانی اول، امپراتوری انگلیس «مصر» را تحتالحمایه خود اعلام کرد. ادامه مبارزه مردم مصر به ویژه پس از جنگ، باعث شد تا انگلیس در ۲۸ فوریه سال ۱۹۲۲ استقلال مصر را به رسمیت بشناسد.
مصر در سال ۱۹۵۳ نوع حکومت خود را جمهوری با یک مجلس قانونگزاری اعلام کرد. جمهوری عربی مصر دارای دو روز ملی ۲۳ ژوئیه و ۶ اکتبر است. ۲۳ ژوئیه سالروز کودتای نظامی علیه حکومت پادشاهی ملکفاروق در سال ۱۹۵۲ و زمینهسازی برای اعلام جمهوری در این کشور است و روز ملی دوم، ۶ اکتبر سالروز آغاز جنگ چهارم اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ میلادی است.
انتهای پیام