راهکارهای کاهش سقف مصارف ارز ترجیحی بررسی شد
۲۹/۰۶/۱۴۰۳عراقچی به عیادت سفیر ایران در لبنان رفت
۲۹/۰۶/۱۴۰۳انفجار پیجرها در لبنان و ضرورت تدوین و رعایت «قانون جنگ»
انفجار پیجرها در لحظهای خاص و در هر مکانی این پرسش مهم و اساسی را مطرحکرده که «آیا جنگ قانون ندارد»!؟ آیا نیروهای متخاصم و درگیر جنگ اجازه دارند هر زمان و هر جا به عملیات نظامی و خشونت جنگی کور و کنترلنشده برای حذف، تضعیف و یا اعمال خسارت به نیروهای دشمن اقدام کنند!؟ این یادداشت بر آن است که نشان دهد چه منطقی در میدان جنگ حاکم است و فقدان قانون جنگ چه خسارات جبرانناپذیری بر بشریت تحمیل خواهد کرد.
یعقوب حیدری، دانشجوی دکتری علوم سیاسی: آتش تنشها و درگیریهای چند ماه اخیر بین اسرائیل و فلسطین که از ۷اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) با تهاجم حماس به جنوب اسرائیل از نوار غزه آغاز شد، اکنون به لبنان کشیده شده و هر روز شیوه تازهای از خشونت جنگی را به نمایشمیگذارد. انفجار پیجرهای نیروهای حزبالله در جایجای خاک لبنان ادامه همین درگیریهاست. انفجار پیجرها در لحظهای خاص و در هر مکانی این پرسش مهم و اساسی را مطرحکرده که «آیا جنگ قانون ندارد»!؟ آیا نیروهای متخاصم و درگیر جنگ اجازه دارند هر زمان و هر جا به عملیات نظامی و خشونت جنگی کور و کنترلنشده برای حذف، تضعیف و یا اعمال خسارت به نیروهای دشمن اقدام کنند!؟ این یادداشت بر آن است که نشان دهد چه منطقی در میدان جنگ حاکم است و فقدان قانون جنگ چه خسارات جبرانناپذیری بر بشریت تحمیل خواهد کرد.
بررسی و مطالعه حقوق بینالملل، نشان میدهد که طبق اندیشه حاکم بر نهادهای سازمان ملل، روشها و ابزارهای استفاده شده در دفاع و یا جنگ بین دولتها باید محدود باشد. این محدودیتها هم نوع تسلیحات استفاده شده و هم نحوه بهکارگیری آنها توسط کسانی که در مخاصمه مسلحانه شرکت دارند را محدود میکند. «اصل تفکیک»، طرفین درگیری را ملزم میکند تا میان مبارزان و اهداف نظامی از یک طرف و اشخاص و اشیاء غیرنظامی از طرف دیگر در هر زمانی تفکیک قائل شده و طرفین مخاصمه تنها اهداف مشروع را هدف قرار دهند.
«کنوانسیون ۱۹۰۷ لاهه، پروتکلهای الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای ژنو و مجموعه توافقنامهها در خصوص سلاحهای خاص» از مهمترین معاهداتی است که برای ابزار و روشهای جنگافروزی محدودیت اعمال میکند. کمیته بینالمللی صلیب سرخ از جمله نهادهایی است که تا کنون در فرآیند توسعه قوانین در این زمینه، مشارکت داشته است.
انفجار پیجرهای مورد استفاده حزبالله در لبنان جدای از کشتهشدن تعدادی از نیروهای حزبالله و واردشدن جراحات به این نیروها، موجب کشته شدن دختری خردسال و حتی زخمیشدن«مجتبی امانی» سفیر ایران در لبنان شد. این شیوه جنگی و این حجم و دایره خسارتها نشان میدهد که این رفتار جنگی قطعا نمیتواند در دایره «دفاع مشروع بین دو جریان متخاصم» قرار گیرد.
حقوق بینالملل ابزار و روشهایی را که جراحات بیش از اندازه یا درد و رنج غیرضروری ایجاد میکند را ممنوع میکند. در نتیجه، کاربرد انواع خاصی از سلاحها مجاز نبوده و نحوه بهکارگیری سلاحهای دیگر نیز محدود شده است.
تاکنون تمهیدات ویژهای برای محدودکردن استفاده از انواع خاصی از سلاحها اندیشیده شده است؛ یکی از این تمهیدات، کنوانسیون ۱۹۹۷ اُوتاوا است که به ممنوعیت مینهای ضد نفر میپردازد. همچنین معاهده ۲۰۰۸ دوبلین از جمله تمهیدات ویژهای است که برای محدودکردن استفاده از «بمبهای خوشهای» تنظیم شده است.
بررسیها نشان میدهد یک مجموعه ثابت و همیشگی به عنوان «قانون جنگ» وجود ندارد و این پیمانها به مرور زمان تغییر و با توجه به تحولات جامعه بشری، شکل و ابعاد متفاوتی پیدا میکند. به بیان دیگر، «قانون جنگ» ضوابطی مانند قانون اساسی کشورها نیست که در یک مجموعه یکپارچه جمع شده باشد و کم و زیاد کردن بندهای آن، روال مشخص، روشن و ثابتی ندارد.
البته از میانه قرن ۱۹، کشورهای اروپایی بر سر قواعدی درباره دریانوردی به توافقهایی رسیدند که نخستین مبانی «قانون جنگ» در آنها دیده میشود. این قوانین در طول قرن بیستم به مرور گسترش پیدا کرد و برخی از آنها تا همین امروز لازمالاجرا باقی ماندهاند.
بعد از هر دو جنگ جهانی نیز ابعاد «بشردوستانه» این قوانین بسیار پررنگتر شد تا از وسعت فجایع انسانی و کشتارهای گسترده کاسته شود. تحول و تکامل «قانون جنگ» تا همین امروز ادامه داشته و هر از گاهی که پیماننامه بینالمللی جدیدی درباره استفاده از تسلیحاتی نو یا ابزارهایی مدرن تصویب میشود، عملا جزییاتش به بدنه بزرگ «قانون جنگ» اضافه میشود.
سازمانهای خیریه مانند «صلیب سرخ/ هلال احمر»، از مروجین اصلی و مشوقین همیشگی اجرای این قوانین هستند و تلاش میکنند با انتشار اطلاعات دقیق، معتبر و معرفی و بدنامکردن کسانی که این قوانین را زیر پا میگذارند، به اجرای این قوانین کمک کنند.
واقعیت این است که برای تمامی قوانین بینالمللی برخلاف قوانین ملی کشورها، ضمانت اجرایی قدرتمندی وجود ندارد و این ضمانت اجرایی عملا «پاشنه آشیل» یا «چشم اسفندیار» قوانین بینالمللی است. شواهد تاریخی نشان میدهد که «قانون جنگ» کماکان در چارچوب «سیاست قدرت» اجرا میشود و تنها زمانی ناقضان این قانون، مجازات میشوند که منافع کشورهای قویتر، حکمرانان مسلط و ائتلافهای بینالمللی منسجم و قدرتمند به خطر بیفتد. این برخورد دوگانه با قانون جنگ خسارتهای جبرانناپذری برای بشریت به دنبال خواهد داشت و اعتبار نظامهای بینالمللی را نزد اذهان عمومی و ملتها در خطر خواهد انداخت.
آنچه در ماههای اخیر شاهد بودیم، چه در جنگ اوکراین و چه در تنش بین اسراییل، حماس و حزبالله حکایت از این دارد که شیوههای جنگی و رفتارهای نظامی خشونتبار صورتگرفته در چارچوب هیچکدام از قوانین دفاعی و جنگی قرار نمیگیرد و مقبول نظام بینالملل نیست.
اسرائیل به عنوان کشوری فاقد منطق جنگی و اشغالگر شاید بتواند هر فعل و خشونتی را انجام دهد اما کشورهایی که در مدیریت نظام بینالملل تاثیرگذارند و اعمال قدرت میکنند باید به این نکته مهم توجه نمایند که رفتار و عمل جنگی دولتها اگر در چارچوب قواعد پذیرفته شده بینالمللی صورت نپذیرد بهمرور و در اندک زمانی کشورها را در مسیر بیبازگشت تولید خشونت و ریل اعمال ظلم غیرقابل کنترل قرار میدهد و این روند غیرعقلانی بجز بازنشر خشونت و بازتولید تنش هیچ ثمرهای برای دولتها، ملتها و نظام بیناللملل به دنبال نخواهد داشت.
از یک طرف رفتارهای خشونتبار یک سال اخیر که با تصمیم نتانیاهو در غزه و لبنان صورت پذیرفت و از طرف دیگر زمزمه آزمایشهای هستهای که از سمت روسیه به گوش میرسد همه و همه نشان میدهد که در خطرناکترین بخش تاریخ ایستادهایم. اندیشمندان، فعالان حقوق بشر، دولتهای صلحطلب و همه آنان که به بشریت ارج مینهند و مدعی کاهش رنج بشر هستند، وظیفه دارند با پیگیری مدام و بهرهگیری از اندک ظرفیتهای نهادهای بینالمللی تلاش کنند به بازنویسی «قانون جنگ» برای تنظیم رفتارهای دفاعی و جنگی و مسئولیتپذیر کردن دولتها در برابر اقدامات جنگی نامتعارف اقدام کنند. همه جهانیان وظیفه دارند که به خاطر منافع جمعی از منفعت فردی بگذرند و چشم خود را نبندند بر اتفاقات خطرناکی که چه در اوکراین و چه در غزه و لبنان در جریان است، شاید زمین آرام گیرد و از اندوه زمین و رنج آدمی کم شود.
بیشتر بخوانید: